بدجنسی کردی! خبیثبازی در آوردی و. بیرحم بودی. چرا اسمِ من بد رفته بود؟ من که هیچوقت اینطوری بیرحم نبودم!
فکر نمیکنی محال باشه برایِ اینهمهمدت نبودنت دلیلِ خوبی داشته باشی؟ بگذریم. من مدام فراموش میکنم خیلیوقته خودمم و خودم. مدام توای که تویِ ذهنمه از ذهنم میزنه بیرون و بعد وقتی یهدفعه به خودم میام و پیدات نمیکنم دلگیر و غرغرو میشم. اکثرا همینم. خیلی وقته از محتوایِ جمجمم ناامیدم. خلاصه که. "کردی" فعلِ درستی نیست! "کرده بودی" درستتره یا. اینم خوب نیست. چرا ادبیات فارسی چیزی به اسمِ ماضیِ بعیدِ استمراری نداره؟
و میدونی؟ این محتوایِ جمجمه خیلیوقته نگرانم کرده. یعنی همون یهذره احتمال هم از بین رفته؟
اما از همهی اینا که بگذریم، صبحی فهمیدم آلارمِ گوشیم مشکل داره! انگار چیزایِ دیگهای هم هستن که میتونن آدم رو از خواب بپرونن. موندم در ازایِ چه بهایی میتونم از این بیدارکنندهها داشته باشم. اجازش رو باید از کی بگیرم؟ تو؟ خودمون؟ شخصِ؟ از رئیس باید اجازش رو بگیرم؟ چیکار کنم؟ تو بگو.
یا نه. اگه اینقدر نزدیک میشی که بگی، بمون.
هفدهم: شبیهِوارهی چیزی که نمیگنجد
رو ,خیلیوقته ,اجازش ,مدام ,بگیرم؟ ,محتوایِ ,اجازش رو ,فهمیدم آلارمِ ,آلارمِ گوشیم ,صبحی فهمیدم ,گوشیم مشکل
درباره این سایت