به چشم هایت نگاه می کنم
چیزی درون پنهانی هایت نیست.
به دست هایت نگاه می کنم
برای بردن نیامده ای.
به لب هایت خیره می شوم
به لب هایت خیره می شوم
به لب هایت خیره می شوم
.
لبخندی است مستانه
پیمانه ای پر از بی کرانگی بهار
از جنس شهری
که سالهاست پاییزانه
در گوش تمام شهر
قهقهه می زند
.
شهر بی خنده های تو
چگونه عاشق شود؟ دلم برای اینجا تنگ شده بود...
هرگز قهقهه هایت را کوتاه نکن...
دوست داشتنت رو دیکته کن
هایت ,لب ,خیره ,شومبه ,بی ,کنم ,لب هایت ,خیره می ,هایت خیره ,شومبه لب ,هایت نگاه
درباره این سایت