خب حالا ده سالی از اون سالها گذشته، عاشق نشدم، حتی اگر کسی رو بی نهایت دوست داشتم، عاشق نشدم. خیلی منطقی و شیک نشستم و به قضیه نگاه کردم و زیر همه ی بی منطقی های حسی که داشتم خط کشیدم و از حد دوست داشتن فراتر نرفتم.
همچنان آدم های اطرافم رو دوست دارم
همچنان به بودنشون برای خودم خوشم، به رفتن هاشون منطقی تر از قبل نگاه می کنم، به آدم هایی که گاهی منو یاد اونها می اندازن لعنت نمی فرستم، و برای تمام دقایقی که صرف دوست داشتنشون کردم پشیمون نیستم!
( یک همچین آدم کله خرابی ام! )
و حالا بعد از سالها ریاضت کشیدن، چه طور می شه یک شبه عاشق شد؟
دوست ,آدم ,منطقی ,های ,رو ,سالها ,رو دوست ,منطقی و ,های اطرافم ,اطرافم رو ,آدم های
درباره این سایت