پر آشوب تر
حس بدی دارم. وقتی روبروم معلوم نیست که قرار هم نیست معلوم باشه. و هیچ وقت هم معلوم نبوده.
هه
ذهنم داره هذیان می گه که!
برای خواسته هایی که دارم و داشتم. دارم از دست می دم. بیشتر مالی. و از دست دادم. و چیزهایی به دست آوردم که باید بشینم بشمرمشون. نمی شه این طوری از کنارشون گذشت. هست ماهی هست که این روند بوده و چیزی بوده که تجربه اش کردم استقلالی بوده که خواستم باشه و چیزهایی رو ازم گرفته. که بیشتر مالی بوده.
و چیزهایی رو بهم داده که بیشتر معنوی بوده.
بوده ,معلوم ,رو ,چیزهایی ,هست ,آشوب ,و چیزهایی ,بیشتر مالی ,بوده و ,بوده که ,که بیشتر
درباره این سایت